یادگاری از یک مرد ...

 

 

قربانت شوم :

الساعه که با همشیرهء همایونی در ایوان منزل به شکستن لبهء نان مشغولم ،

خبر رسید که شاهزاده موثق الدوله را که بجرم راشء و ارتشاء معزول نموده بودم

به توصیهء عمهء خود ابقاء فرموده و سخن هزل بر زبان رانده اید . فرستادم اورا

تحت الحفظ به تهران بیاورند تا اعلیحضرت بدانند که ادارهء امور مملکت با توصیهء

عمه و خاله نمی شود  .

                                                               زیاده جسارت است   تقی



............



کی میدونه این دستخط کیه ؟ خطابش به چه کسیه ؟‌ 

 

درست حدس زدی : 

این دستخط امیرکبیره . مخاطبش هم ناصرالدین شاهه . 

گویا یکی از شازده های دربار که والی قم بوده رشوه خواریش رو شده و امیر کبیر هم معطلش نکرده و عزلش کرده .  

جواب ناصرالدین شاه رو هم که چه زیبا داده .  

....

مردانه ایستادی امیر . تو روزهایی که میتونستی با ۴ نفر بسازی و از روزهات نهایت لذت رو ببری و همه روی سرشون بگذارندت ،‌ روز و شب رو به خودت تلخ کردی و کل دربار رو با خودت دشمن کردی ولی دلت نیومد بنشینی و ببینی حق مردم داره ضایع میشه .  

به تومیگن مرد .  

مرد فقط اون نیست که غیرتی میشه و سر ناموسش شیکم سفره میکنه .  

مرد این هم هست ( حتی مرد تر )‌ که بخاطر حق مظلوم و برای سازش نکردن با ظالم ، برای سروسامون دادن به زندگی مردمش که دستشون به هیچ جایی بند نبود و اگر امیر هم همپالکی اونها میشد صدای این مردم به جایی نمیرسید ،  آب از آب تکون نمیخورد . امیر میتونست مثل خیلی های دیگه با یه توجیه کوچولو (( یه دست صدا نداره   و   من تنها چکار میتونم بکنم   و    تا بوده همین بوده و    زن و بچه من چه گناهی دارن  ))  خودشو  وچدانشو بشونه یه گوشه و تا آخر عمر تو آخور همایونی بچره و   شاید الان یه منطقه تو تهران هم مال نواده های اون بود و یه ملک خفن تو شمال هم سند منگوله دارش دست نواده هاش بود و احتمالآ یه سفر از امریکا اومده بودن ایران تا تفکیکش کنن و یه شهرکی چیزی از توش در بیارن . اما هیچکدوم اینا نشد .  

همه چیزش رو گذاشت تا مردم فقیر کوچه و بازار به رفاهی و تحصیلی و پیشرفتی برسن . 

روحت شاد مرد ! 

نظرات 16 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:08 ق.ظ

سلاممم شیرزاد خان
چه سوال سختی...
میگم ایشون شوور خواهر اعلا حضرت نبودند یه وقت
بالاخره مطمئنم یکی از قوم و خویش ها بوده دیگه
هوش سرشار رو می بینید..

بعله . بشدت تحت تاثیر قرار گرفتی یم .

فاطمه (شمیم یار شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:08 ق.ظ

سلامم
اون بی نام و نشونه من بودم

بهنام شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:18 ب.ظ http://www.delnevesht2010.blogfa.com

آره داداش بودن چنین کسایی تو تاریخ مملکتمون. ولی اگه اونها هم نبودن و این گذشته ی لعنتی وجود نداشت به نظرم خیلی بهتر بود. دیگه کم کم داره بدم میاد از اینکه هی حرف از تمدن و کورش و این پادشاه کبیر و اون یکی بزرگمرد میزنیم و الان هیچی نیستیم! حرف از تمدنمون میزنیم درحالی که اگه بهمون بگن یه بیت شعر از فلان شاعر بخون توش میمونیم.
روحش شاد. خداکنه ما هم مثل اون مرررررررررد باشیم...

گل گیسو شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:16 ب.ظ http://gol-gisoo.blogsky.com

سلام
واقعا روحشون شاد
که بی بهونه و به تنهایی تمام سعیش رو برای ارتقاء سطح فرهنگ ودانش ایران کرد

فرزانه شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:17 ب.ظ http://www.boloure-roya.blogfa.com

فکر میکنم که دست خط امیرکبیر باشه که خطاب به ناصرالدین شاه نوشته باشه. چون نگفتین که چند تا حدس میشه زد ما هم این یه حدس رو زدیم:))

خوب شما که درست حدس زدین . حالا اگه میخواین 2 تا فرصت دیگه هم دارید .

کاتیا شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:39 ب.ظ http://oldgirl.blogfa.com

خودتون میگین مرد...
دیگه نسلشون کم‌یاب شده...مخصوصا میون رجال مملکتی...مخصوصا توی رجال مملکتی مملکت ما...

کلآ ادمیزاد کمیاب شده .
میگه :
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر ... کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست .

کورش تمدن شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 03:15 ب.ظ http://www.kelkele.blogsky.com

سلام
آقا از همشهری ما چه انتظاری داشتی؟
ما هممون اینجوریم
(آیکون آدم بی جنبه)
واقعا مرد حقیقی کسیه که در برابر ظلم می ایسته

مگه شما هم فراهانی هستین ؟
اقا عرض ارادت مکرر و مستمر

پاتینا شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:59 ب.ظ http://patina.ir

والا جناب شیرزاد من اصلا یه جاهاشو نمیتونم بخونم
ولی اون زمانا همچین آدمای با تحکمی هم بودن؟

سلام .
حق با شماست .
متن رو تایپ میکنم .
نامهء امیرکبیر به ناصرالدین شاهه .

سحر یکشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:13 ق.ظ http://saharstar1.blogfa.com

دیگه آدم وقتی این چیزا رو میشنوه خوشحال نمیشه من فکر میکنم تازه ناراحتم میشیم!اینکه چی بودیم چی شدیم...
دیگه خسته شدیم از بس به ۱۰۰۰ و ۱۰۰۰۰ سال پیشمون نازیدیم و به همین مقدار افاده کردیم!
الان چی هستیم؟!

تفالهء عفن یک امپراطوری عظیم و یک ملت نیکو سرشت

ایران دخت یکشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:44 ق.ظ http://iran2kht.persianblog.ir

سلام..
اینو امیر کبیر واسه ناصرالدین شاه نوشته....

عالی ...

مامانگار یکشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:51 ب.ظ

دررررررود بر جناب مکتوب...
خیلی خوب بود...هم با دستخط امیرکبیر آشنا شدیم..وهم نحوه برخوردش بامسائل حکومتی رو دیدیم..
به صراحت و حق طلبی اش باید آفرین گفت..

خیلی با شاگرد نوازی به نوشته ام نمره دادین مامانگار .
شرمندم کردین.
اصلن همین که اومدین اینجا باعث افتخاره

شازده کوچولو یکشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:56 ب.ظ http://www.shazdehkocholo.blogfa.com

سلام شیرزاد جان
خیلی خوشحالم که به من سر زدید.
در مورد پستتون هم فکر نمی کردم جوابو گفته باشید
به خدا می خواستم بگم امیرکبیره.
عالی بود.
روحش شاد

بهنام دوشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:06 ق.ظ http://www.delnevesht2010.blogfa.com

سلام داداش شیرزاد گل خوبی؟ خوشی؟ یه دفعه چشمم خورد به کامنتت تو پازل بی پاسخ دلم تنگ شد. چرا کم پیدایی آخه نمیگی دل ما تنگ میشه؟!

سلام بهنام جان .
راستش چندبار اومدم اما آپ نکرده بودی .
ارادتمندیم قربان

مذاب ها دوشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:32 ق.ظ http://mozabha.blogsky.com

سلام شیراد عزیز....
وبلاگ جالبی داری.....
نوع بیان شما و کرگدن عزیز جالب است ، ادم وقتیکه شما را میخواند احساس میکند روبرویش حضور دارید، صمیمیت خاصی در بیانتان حس میشود، ممنونم که به مذاب ها سر زدید.... راستی این دستخط متعلق به میرزا تقی خان امیر کبیر نیست؟
جسارتش که به او ماننده است، خطش را نمیدانم و فقط احتمال میدهم.

سلام قربان .
شما لطف دارید
باز بیاید پیش ما
راستی :درست حدس زدین

فسقلی دوشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:12 ب.ظ http://bishilehpileh.blogsky.com

سلام جناب شیرزاد
ممنون که به خلوت سرای ما سر زدید قربان
باعث افتخار ماست

اختیار دارید قربان .
دولت سراست .
شما هم لطف کردی اومدی.
بازم بیا پیش ما

الهه سه‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:24 ق.ظ http://khooneyedel.blogsky.com/

سلام...
چقدر نیاز داریم به وجود این آدمها...همین حالا...همین روزها...و چه خالیه جاشون....
روحش شاد باشه...گرچه شک دارم!اینهمه گند رو تو این مملکت میبینه و غم میخوره احتمالا!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد